وياناويانا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

دختران من هدیه ای از خدا

دوقلوها در راهند!!!

سلام به همه دوستان و همراهان گلم از اونجايي که تا  چندروز ديگه ني ني ها چشم به اين دنيا باز مي کنن و ويانا جونم دو تا خواهر کوچولو براش مياد و من سرم حسابي شلوغ مي شه و نمي رسم اين وبلاگو تا يه مدت آپ کنم . فداي وياناي عزيزم بشم . دختر نازنينم اين روزها کمتر شيطوني مي کنه انگار حال مامانشو درک مي کنه اينقدري که خودم گاهي دلم براش مي سوزه .خدايا به من صبر و حوصله عطا کن . و همه بچه هاي منو حفظ کن.
10 مهر 1392

اينجا همه چي درهمه!!!!!!!

به قول سالي اينجا همه چي درهمه!! مي دوني چرا ؟ چون از يکطرف ميام سرکار و فصل شلوغي کاره . از طرف ديگه ويانا هفته پيش اين ويروس لعنتي سرماخوردگي رو گرفت و بچه م حالش خوب نبود . احمد هم همزمان با ويانا حسابي حالش بد بود و توي خونه موند. منم سردرگم اين دو تا بودم . به داروهاشون برسم . براشون سوپ و شير آماده کنم و اين حرفا ديگه . خودمم زياد سرحال نبودم . تازه دکتر و سونو گرافي و آزمايشاتم رو هم بايد انجام مي دادم . واقعا همه چي در هم بودم . با توجه به نزديک شدن زمان اومدن دوقلوها حالا همش تو فکرم که برم براشون لباس و تجهيزات و وسايل بخرم . خداکنه برسم . فعلا سرکارم و سرم شلوغه . بعدا آپ مي کنم . خدانگهدار
1 مهر 1392
1